درباره ی بلاگ

ایران در گذرگاه تمدنی

http://irandargozargahtamadoni.blogspot.co.uk/


انقلاب بهمن 1357 کانون چرخشی در سرنوشت تاریخی مردم ایران گردید. این داوری بیش از آن که برخاسته از پیامد بی درنگ و سیاسی آن انقلاب باشد، برآمده از سرنوشت اجتماعی مردم ایران زیرچکش سامان سیاسی برخاسته از آن انقلاب، در کنار تحولات تمدنی جهانی است. گویی این بار عموم مردم ایران و نه صرفا نخبگان (چنان که در انقلاب مشروطیت بود) هستند که بازیگران اصلی تحولِ در جریان اند. درست از همین رو هم هست که «گذرگاه تمدنی» نامیدن این شدن گاه تاریخی، شایسته و بایسته می نماید.

درپی انقلاب 1357، سیاستی برآمده از میراثی تاریخی (اسلام) بر سرنوشت مردم ایران حاکم شد. این حاکمیت، مردمی  که به صورتی نه چندان ژرف با روش های امروزین (مدرن) شیوۀ زندگی و هنجارهای بنیادین آن آشنا  و تا اندازه ای درونی اش کرده بودند، را محکوم به حُکم نابخرد دیدگاهی ایستا و به غایت کهن و عمیقا ناسارگار با ویژگی های این زمانه کرد. رودررویی موازین امروزین با احکام و موازین کهن که خشونت هم اعمال می شد، چالشی تاریخ ساز را در میان ایرانیان رقم زد که هیچ فردی برکنار از پیامدهای آن نماند.

همین ویژگی همگانی و نابرکنارداشتگی این چالش هم بود که این بار (باز هم برخلاف مشروطیت) موجب گسترش دامنه و ژرفایابی گفتمان تجدد (مدرنیته) گردید. اینک آن سخنان نو و خواسته هایی که پدران مشروطیت می گفتند و می خواستند- و به جهت نبود بستر لازم اجتماعی به گوش هوش عموم مردم ایران یا نمی نشست یا چونان آرایه هایی فرنگی به چشم می آمد- فهم شد؛ فهم شدنی که همچنان ادامه دارد.

در کنار درد و رنج ملی ناشی از تازیانه های «توحش قُدمایی»، این انقلاب جهانی ارتباطات هم بود که - با دستاوردهایی چون اینترنت و رادیو-تلویزیون های ماهواره ای - بستری برای آشنایی بیشتر و درونی سازی هرچه ژرف تر انگاره های «مدرنیته» درمیان ایرانیان پرداخت. حاصل این همه روند پرشتابی از دگردیسی اندیشگی ایرانیان بود که دستاوردش برای متولیان حکومت دینی، ناخرسندی ملی فزاینده ای شد که دامن آخرزمان شان گرفت تا در بارگاه قدرت قهّارشان شاهد نمودهای روزافزونی از ناپذیرایی بستر اجتماعی ایران برای آرمان های بنیادگرایانه شان باشند؛ روند پرشتابی که شتاب آن هم شتاب می گیرد. 

وبلاگ «ایران در گذرگاه تمدنی» پژواک دهندۀ این دگردیسی پرشتاب در سپهر اجتماعی ایران است. نگارندۀ این وبلاگ با پیشینۀ ریشه دار در نگاه بنیادگرایانه به اسلام، خود به عنوان یک فرد، پذیرای این دگردیسی بوده است. کاویدن بنیادهای اندیشگی بنیادگرایان حاکم در ایران و همفکران آنان در جهان، و جستار در چند و چون فهم آنان از جهان امروز، و پرسش از چرایی فهمی آن چنان، در کنار پیگیری روندهای مربوط به دگردیسی ملی جاری، در قلب توجه نگارندۀ نوشته های این وبلاگ است. نگارنده این همه را در چشم انداز کلان تاریخ و به یاری اندیشۀ اجتماعی پی می گیرد.