من از بازخوردهایی که نسبت به
نظریۀ «"فرهنگ"، به مثابۀ زیست بوم توهمی جوامع قبایلی» داشته ام
چنین برداشتی دارم که گویا هضم آن برای بسیاری آسان نیست. از این روست که گهگاه
مصادیق آن را نشان خواهم داد.
نوشته زیر، واکنش یک شهروند
ایرانی است به گزینش یک مسلمان پاکستانی به شهرداری لندن. ناگفته پیداست که این
این شهروند، درپی فاجعۀ حیات اجتماعی در ایران پس از انقلاب، همچون بسیاری دیگر از
ایرانیان از اسلام و بنیادگرایان مسلمان منزجر است. من ایشان را سرزنش نمی کنم و
بحث من هم این نیست. سخن من در نگاه ایشان است تا نشان بدهم که خروج از مسلمانی و
از سرگذراندن تجربه هولناک ولایت فقیه لزوما به معنای "مدرن" شدن نیست.
این شهروند انسانی مدرن نیست زیرا همه مسلمانان را به صورتی یکپارچه در سبد
"اشرار بنیادگرا" می نهد. این داوری نه تنها نادرست است (که موضوع بحث
من نیست) بلکه حاکی از استمرار گرایش های قبایلی در نویسنده متن زیرین است (که
موضوع مورد توجه من است).
شما این شهروند را مقایسه بکنید
با بیشتر شهروندان بریتانیا که چنین اتفاقی در سرزمین آنان رخ داد، آن هم در چنین
دورانی از بدنامی اسلام و مسلمانان. آن شهروندان انسان هایی مدرن اند که 1) پیش
داوری نمی کنند 2) به اصالت فرد (ونه جمع) باوردارند 3) هر فردی را بر مبنای
توانمندی ها و کاستی های خودش داوری می کنند و نه بر مبنای تعلق گروهی ادعا شده در
مورد او 4) یاد گرفته اند عصبیت های وحشیانه - یعنی همان «غیرت» را که ما می گوییم
– در خود مهار کنند.
نویسندۀ متن زیرین هیچیک از این
موارد چهارگانه را ندارد که هیچ، واجد نقیض آنهاست یعنی 1) انباشته از پیش داوری
هاست 2) به اصالت جمع باور دارد 3) برای او توانمندی های هرفردی مهم نیست مهم آن
است که هر فردی به چه گروهی منتسب است 4) آکنده از عصبیت های وحشیانه – یعنی
«غیرت» است و به غیرتمند بودن خود افتخار هم می کند و بر لندنی ها هم تلویجا خرده
می گیرد که چرا بی غیرت هستند و گذاشته اند تا یک «دشمن مسلمان» شهردارشان
بشود! این ها که شمردم از ویژگی های نگاه قبایلی است که هم خود این شهروند و هم
بنیادگرایی اسلامی ای که ایشان از آن منزجرند، فراوردۀ آن هستند.
من تردید ندارم که همانطور که این
شهروند از انتخاب شدن یک مسلمان به شهرداری لندن خشمگین است، بنیادگرایان اسلامی
هم از چنین انتخابی بسیار خوشحال بوده و حتی در خیال قبایلی شان آن را یک پیروزی
برای اسلام و مسلمین می دانند! وجه توهمی فرهنگ- در اینجا فرهنگ اسلامی- بخوبی خود
را در این کشمکش می نمایاند که بنیادگرایان مسلمان هر که را که از پدر و مادری
مسلمان زاده شده باشد جزو قبیله خود تلقی می کنند و اگر او بگوید که چنان نیست او
را «مرتد و مهدورالدم» می انگارند. ساختارهای قبایلی پرورنده خشونت و وحشیت اند می
خواهد متعلق به بنیادگرایان باشد یا از امثال آنِ این شهروند، که همچنان در چنگال
اندیشه های قبایلی است، این بار ضد مسلمانان. مثلا توجه بکنید که دشمنی آشکار
دونالد ترامپ، همچون همین نویسنده خودمان، با مسلمانان چگونه از تعلق – ولو
ناخودآگاه او- به قبیله مسیحیت در می آید. انسان مدرن از چنین تعلق هایی رهاست.
نه دونالد ترامپ انسانی مدرن است
و نه نویسندۀ این متن زیرین، به جایش برنی سندرز یهودی، انسانی مدرن است که حتی به
خودش زحمت نداد به دعوت بزرگترین جامعۀ سیاسی یهودیان آمریکا پاسخ بدهد. برنی
سندرز اهمیتی به یهودی بودن خود نمی دهد، او خود را یک انسان می داند و نه عضوی از
قبیلۀ یهود.
irandargozargahtamadoni.blogspot.co.uk
بالابلاگ
صادق خان, عضو ارشد حزب کارگر انگلیس و مسلمان مذهبی و چپ گرا,
برنده انتخابات شهرداری لندن شد. وی اولین مسلمانی است که کنترل یک پایتخت مهم غرب
را در اختیار گرفته است. با توجه به مهاجرت افسار گریسته مسلمانان به غرب و تولید
مثل کهکشانی این فرقه, مسلمانان و قوانین ضد بشری اسلامی در حال 'فتح' کردن کشور
های متمدن و پیشرفته هستند. در لندن جمعیت مسلمان به طرز وحشتناکی مرز یک میلیون
نفر را هم رد کرده و در برخی مناطق, در حال نزدیک شدن به اکثریت هستند. مطمئنا
صادق خان آخرین مسلمان در چنین مقام مهمی در غرب نخواهد بود. کشور هایی مثل آلمان
که بطور دیوانه وار میلیون ها اسلام گرا و داعشی وارد کشورشان کرده اند کم کم باید
با آزادی و ارزش های غربی خداحافظی کنند و به قوانین ضد بشری شریعت سلام بکنند.
صادق خان همانند اکثر مسلمانان یهود ستیز و اسرائیل ستیز هست. وی بار ها با افراطی
های اسلامی ارتباط داشته است. صادق خان مثل بقیه مسلمانان مدت کمی قبل از انتخابات
تقیه می کند و می گوید مخالف یهودی ستیزی و اسرائیل ستیزی است. وی حتی همانند حزب
اللهی های ایران, به ندرت کراوات میزند. آمریکا نگاه می کند و می اندیشد آیا باید
همانطور که دونالد ترامپ می گوید این کشور ورود مسلمانان را ممنوع کند؟ بدون شک
آمریکایی ها سرنوشت فاجعه بار لندن و اروپا را برای کشورشان نمی خواهند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر