۱۳۹۴ مهر ۱۹, یکشنبه

مقاله ی 83: فهمیدن



کس به زیر دمّ خر خاری نهد            خر نداند دفع آن برمی جهد
برجهد، آن خار محکم تر زند             عاقلی باید که خاری برکَند  (مثنوی مولانا)

برای "فهمیدن"، مقدماتی نظری لازم است. "فهمیدن" حس کردن نیست، بلکه فرایند پردازش شده ای است که پردازش آن با ابزار عقل صورت می گیرد اما بستر پردازشی که عقل می کند، دانسته های قبلی است. یعنی که خودِ پردازش عقلانی هم وابسته به دانش هایی از پیش است. در بستر آن دانش ها و به یاری عقل است که فرایند "فهمیدن" واقع می شود. برای حس کردن پردازش عقلانی شرط نیست؛ گرمی و سردی، صدا و سکوت، روشنایی و تاریکی را هم فرد نادان حس می کند و هم فرد دانشمند. اما برای "فهمیدنِ" مثلا تحولات اجتماعی، عقل و علمی لازم است که علی خامنه ای اگر اولی را داشته باشد یقینا دومی را ندارد. تنها او نیست که این علم را ندارد، «سنتی» که او هم یکی از پروردگان آن است به قدر رشحه ای از اندیشه اجتماعی را هم ندارد.

حاصل آن می شود که علی خامنه ای ها در مواجهه با "خلاف انتظارات"، بقول جوان ها "هنگ" می کنند. چرا "خلاف انتظار"؟ این جماعت می بینند که بیش از سی و چندسال است که از بام تا شام، از کوچه و خیابان گرفته تا رادیو-تلویزیون داخل خانه ها ذهن آدم های این اجتماع را با «معارف» خودشان بمباران کرده اند. کودکان تازه متولد شده ای که اینک در دهه دوم یا سوم زندگی شان هستند جز این جماعت بنیادگرا را بر مسند قدرت ندیده و بیش از هر سخنی سخنان آنان را شنیده اند. پس انتظار دارند اقبال اجتماعی عظیم تری نسبت به سی و چند سال پیش را شاهد باشند، اما می بینند که نه تنها اقبال بیشتر نشده بلکه انزجار از آنان فزونی گرفته است. می بینند که سرکه انگبین منبرها و تریبون ها ومعرکه گیری های روحانیت، صفرای روگردانی از ایشان را فزوده است!
 
در شرایطی این چنین، هر صاحب عقل متعارفی به فکر می افتد که شاید نسبت به اصل مسئله جهلی یا فهم نادرستی داشته که چنان خلاف انتظاری از تلاش های شبان روزی اش به دست آمده است. اما روحانیت، که معارف خود را به خیالش از سرچشمه های وحی و علوم
 
لَدُنی معصومین گرفته، قادر نیست به معارف خودش نسبت جهل بدهد که اگر چنین بکند تف سربالا کرده باشد، آن هم به معارف معصومین علیهم السلام، نعوذ بالله...!
پس تنها داوریی که می ماند آن است که رو به "توطئه اندیشی" بیاورد و در عالم خیال دشمنانش را ببیند که شب روز در کار پنبه کردن رشته های اویند! علی خامنه ای هم که علاقه ویژه ای به علوم و فنون نظامی دارد، توهمات این چنین اش را با واژگان نظامی چون «دشمن» و«تهاجم» و «حمله" ...بیان می کند. تا آخر چنین خواهند اندیشید زیرا راه "فهمیدن" به رویشان بکلی بسته است؛ فسُحقاً لهُم!        
  


پنجشنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۴
"حمله همه‌جانبه دشمن برای سست کردن اعتقادات است"
نگرانی علی خامنه‌ای از تغییر تفکر جوانان
جلال یعقوبی
rouznegar(at)gmail.com

آیت‌الله خامنه‌ای در جریان دیدار با اعضای ستاد "کنگره شهدای چهارمحال و بختیاری" باز هم از وضعیت جوانان در ایران سخن گفته و نگرانی‌های خود را درباره "حمله همه‌جانبه دشمن برای سست کردن اعتقادات"بیان کرده است.
بر اساس گزارش منتشر شده در سایت رسمی رهبر جمهوری اسلامی، او در این جلسه گفته: "ما مواجهیم با یک حمله‌ی همه‌جانبه‌ی فرهنگی و اعتقادی و سیاسیِ اعلام نشده؛ یعنی شما حالا که من دارم میگویم، قاعدتاً از من قبول میکنید لکن اطّلاع ندارید از آنچه دارد اتّفاق می‌افتد؛ بنده اطّلاع دارم از آنچه دارد اتّفاق می‌افتد؛ من دارم میبینم چه دارد اتّفاق می‌افتد؛ لشکر فرهنگی دشمن و لشکر سیاسی دشمن با همه‌ی ابزارهایی که برایشان ممکن بوده، حمله کرده‌اند به ما برای سست کردن اعتقادات دینی ما، سست کردن اعتقادات سیاسی ما، تقویت نارضایی‌ها در داخل کشور، جذب جوانها بخصوص جوانهای فعّال و اثرگذار در سطوح مختلف برای مقاصد خودشان؛ دارند کار میکنند."

او افزوده: "خب، در مقابل اینها کارهایی دارد انجام میگیرد؛ بچّه‌های حزب‌اللّهی، مردمان مؤمن، مسئولان باتعهّد کارهای خوبی دارند انجام میدهند لکن بیش از اینها باید در کشور کار بشود. یکی از قلمهای مهم، همین است که این مفاهیم باارزش مثل مفهوم جهاد، مفهوم شهادت، مفهوم شهید، مفهوم خانواده‌ی شهید، مفهوم صبر برای خدا، احتساب لله باید زنده بماند."

نگرانی خامنه‌ای از آنچه که سال‌هاست "تهاجم فرهنگی غرب" نامیده چیز جدیدی نیست، اما تاکیدهای اخیر او درباره نگرانی‌اش از جوانان و احتمال جذب شدن آنان به دشمن به معنی تحولات جدید در رویکرد رهبر جمهوری اسلامی به این مقوله است.
خامنه‌ای چند روز پیش هم از مسئولان خواسته بود که جوانان حزب‌اللهی را به اسم افراطی نکوبند. او گفته بود: "یکی از مهم‌ترین راه‌های تقویت درونی، حفظ روحیّه‌ی انقلابیگری است در مردم؛ بخصوص در جوانها. 

سعی دشمنان این است که جوان ما را لاابالی بار بیاورند، نسبت به انقلاب بی‌تفاوت بار بیاورند، روحیّه‌ی حماسه و انقلابیگری را در او بکُشند و از بین ببرند؛ جلوی این باید ایستاد. جوان، روحیّه‌ی انقلابیگری را باید حفظ کند. و مسئولین کشور جوانهای انقلابی را گرامی بدارند؛ این‌همه جوانهای حزب‌اللّهی و انقلابی را برخی از گویندگان و نویسندگان نکوبند به اسم افراطی و امثال اینها."

او بعد از توافق هسته‌ای و در اواسط شهریورماه گذشته خطاب به هوادارانش در سراسر کشور گفته بود: "نیروهای مؤمن ما در سرتاسر کشور بدانند که حرکت، به‌سمت اهداف و آرمانهای اسلامی است؛ در این هیچ تردیدی نیست. و همه خودشان را آماده نگه بدارند، همه آماده باشند؛ نیروهای مؤمن، نیروهای اصیل و معتقد در سرتاسر کشور -که بحمدالله اکثریّت قاطع این کشور را هم تشکیل میدهند- آماده‌به‌کار باشند."

نگرانی خامنه‌ای آن است که با تغییر سبک زندگی مردم و خصوصا جوانان، زمینه تحولات در ساختار حکومت نیز فراهم شود و امکان کنترل و یا سرکوب نماند. البته او این نگرانی‌ها را کاملا آشکار هم بیان کرده است. خامنه‌ای از جمله در دیدار چندی پیش خود با دانشجویان گفته بود: "اینکه ما بیاییم دانشجوها را به خیال خودمان برای نشاط بخشیدن به محیط دانشجویی، به اردوی مختلط ببریم یا کنسرت موسیقی در دانشگاه تشکیل بدهیم، جزو غلط‌ترین کارها است. برای تحرّک دانشجویی و تلاش دانشجویی و نشاط دانشجویی، راه‌های دیگری وجود دارد؛ آنها را به گناه نباید کشاند، آنها را به سمت شکستن پرده‌های تقوا -که خوشبختانه جوان متدیّن امروزی بر حفظ آن اصرار دارد- نباید کشاند؛ آنها را به سمت بهشت باید برد، نه به سمت دوزخ. بله، این کارها در دانشگاه‌ها اصلاً وجهی ندارد.

 بنده البتّه نشانه‌های این قضیه و مشکل را خیلی سال قبل -که از سوی یک تشکّل دانشجوییِ آن‌وقت، یک حرکتی در دانشگاه انجام گرفته بود- دیدم و هشدار هم دادم لکن متأسّفانه دنبال نشد و چوبش را هم خوردیم؛ چند سال چوبش را خوردیم؛ امروز نبایست اجازه این کارها داده بشود"

همین نگرانی‌های خامنه‌ای درباره تغییر سبک زندگی و تحول فرهنگی جوانان است که موجب زمینه‌سازی برای گسترش رانت‌های بیشمار برای متحدان حکومت شده است. اظهارات احمد جنتی در اینباره که پُستها در جمهوری اسلامی باید به بچه حزب‌الهی‌ها برسد در واقع بیان بخشی از سیاست رسمی جمهوری اسلامی در سال‌های گذشته است. ماجرای سه هزار بورسیه غیرقانونی که شامل اعضای بسیج دانشجویی و جامعه اسلامی دانشجویان شده بود نیز بخشی از همین تقسیم پست‌ها بین بچه‌حزب‌الهی‌ها است. دقیقا به همین دلیل است که سیدعلی خامنه ای علی‌رغم صراحت مسئولان اجرایی در وجود تخلفات گسترده، از گیرندگان بورسیه حمایت کرد و در نهایت از سه هزار بورسیه غیرقانونی حتی سی نفر هم محروم نشدند.

خامنه‌ای سال گذشته در دیدار با اعضای خبرگان با ابراز نگرانی از آنچه که رخنه فرهنگی دشمن می‌نامید، تاکید کرده بود: "ما حتماً در مسئله‌ فرهنگ‌[باید توجه كنیم‌]، دولت محترم هم باید توجه كند، دیگران هم توجه كنند. بنده هم در این نگرانى با شما سهیم هستم و امیدوارم كه مسئولین فرهنگى توجه داشته باشند كه چه میكنند. با مسائل فرهنگى شوخى نمی‌شود كرد، بى‌ملاحظگى نمی‌شود كرد؛ اگر چنانچه یك رخنه‌ فرهنگى به‌وجود آمد، مثل رخنه‌هاى اقتصادى نیست كه بشود [آن را] جمع كرد، پول جمع كرد یا سبد كالا داد یا یارانه‌ نقدى داد؛ این‌جورى نیست، به این آسانى دیگر قابل ترمیم نخواهد بود، مشكلات زیادى دارد."

نگرانی اصلی در واقع ترمیم نشدن این مشکل دردساز است: جوانانی که سبک زندگی خود را تغییر داده‌اند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر