۱۳۹۴ بهمن ۲۴, شنبه

بن بستی که پس از طراحی، در حال اجراست-مقاله ی104

این داوری آقای کشتگر به نظر درست می رسد. همانطور که چندی پیش نوشتم، در پی وقایع سال88 نظام ولایت فقیه به قرارگرفتن اش در سراشیبی سقوط آگاه شد و علاوه بر آن خامنه ای گذاشت تا احتمالا آخرین شانس نظام برای تمکین به خواست اکثریت مردم و در نتیجه بروز اصلاحات درونزاد در نظام، از دست برود. بسیار بعید به نظر می رسد نظام بخت دیگری برای چنین تمکینی را بدست بیاورد، ضمن آن که خامنه ای (ونیز جانشین به اغلب احتمال نقدا تعیین شده او) با محاسبه و طراحی تصمیم گرفته است به هر قیمت که شده از چنین شانسی جلوگیری بکند.
در شرایطی این چنین تصویب طرحی که در مقاله زیر بدان اشاره شد بسیار طبیعی به نظر می رسد زیرا در چارچوبه ذهنیت النصر بالرعب (تضمین پیروزی با وحشت افکنی است) علی خامنه ای، راهی جز این نیست. این نکته موید برداشت من و دیگر تحلیلگران است که سرنوشت نظام جز از استحاله با حکومت نظامی (آشکار یا پنهان) سپاه پاسداران نیست. {گام مهم بعدی ادغام ارتش جمهوری اسلامی در سپاه پاسداران خواهد بود تا هیچ رقیب بالقوۀ مسلحی برای سپاه پاسداران بجا نماند؛ توجه بکنید که نظام بعد از جنگ اجازه داد تا ارتش بکلی تحلیل برود و موجودیت بلاوجودی که امروز هست بشود.}
تمامی این تحولات درونی نظام معطوف به این هدف است که هزینه اصلاح نظام را تا سرحد یک انقلاب تمام عیار بالا ببرد، هم در چشم مردم ایران و هم در چشم نظام بین المللی. خلع سلاح اتمی موقتی نظام هم که با برجام صورت گرفت، خامنه ای را در تسریع روند قدرت دهی بلامنازع به سپاه پاسداران مصمم کرد.
اگر چنین باشد که گفتم، باید منتظر باشیم که با اصلاحات اقتصادی که روحانی قصد انجامش را دارد به شدت مقابله شده و غالب آن ها ناکام گذارده شود. بحث «نفوذ» که خامنه ای پس از برجام طرح کرد پیش درآمد این ناکار کردن روحانی بود که با عدم اجازه به او برای انتخاب شدن در دورۀ بعدی هم کامل خواهد شد. ارزیابی خامنه ای آن است که غرب بعد از افتضاح ماجراجویی های جورج بوش دیگر به هیچ وجه حوصله ماجراجویی نظامی دیگری را ندارد پس او می تواند پروژه مورد علاقه اش - یعنی الگوی کرۀ شمالی - را با خیال راحت پیش ببرد.
البته ایران را نمی توان کرۀ شمالی کرد، منتها نه خامنه ای و نه بدنۀ روحانیت آن قدر فهم تاریخی/اجتماعی ندارند که این مطلب را بفهمند. حاصل این همه کشانیدن ایران به آستانه تاسف بار یک انفجار اجتماعی یا کشانیدن غرب به یک تصمیم نظامی مستقیم یا نیابتی برعلیه نظامی خواهد بود که بهرحال در یک قدمی دستیابی به بمب اتمی متوقف اش کرده اند، یک قدمی که همواره خطر برداشته شدنش هست و خواهد بود.
irandargozargahtamadoni.blogspot.co.uk


طرح سپاه برای حکومت نظامی دائمی در ایران!؟
علی کشتگر
این طرح که خود نشانه نومیدی حکومت از جلب حمایت مردم و ترس از جنبش‌ها و اعتراضات احتمالی آینده است با محدودتر کردن اختیارات قوه مجریه و رئیس جمهور، شکاف میان ملت و حاکمیت را عمیق‌تر و خطر تبدیل هرگونه اعتراض مسالمت‌آمیز محدود و محلی را به درگیری‌های وسیع‌تر و خشونت‌آمیز تشدید می‌کند
در تب و تاب خبرها و گزارش های مربوط به رد فله ای اصلاح طلبان از نامزدی مجالس خبرگان و شورای اسلامی که سرنوشت انتخابات هفت اسفند را پیش از رای گیری تعیین می کند، خبر بسیار مهم و نگران کننده "طرح تقویت بسیج" سپاه پاسداران در لابه لای اخبار رد صلاحیت ها گم شد.
بنابه گزارش خبرگزاری فارس کلیات "طرح یک فوریتی اصلاح فصل چهارم قانون اساسنامه بسیج و سپاه پاسداران"با ۱۵۰ رای موافق، ۱۷ مخالف و ۹ ممتنع در صحن علنی مجلس به تصویب رسید.
تصویب این طرح بی تردید یکی از خیانت های بزرگ مجلس هفتم به مردم ایران خواهد بود. مطابق این طرح:
" رده های مقاومت بسیج در سراسر کشور شامل شهرها، بخش ها، شهرک های مسکونی و مجتمع های تجاری، روستاها، مساجد و محلات، وزارتخانه ها، ادارات، مدارس، دانشگاهها، حوزه های علمیه و مراکز علمی، فدراسیون ها و باشگاهها و مراکز ورزشی" مستقر می شوند.
بنابه این طرح سازمان بسیج سپاه پاسداران در بسیاری از حوزه هایی که بنابر قانون اساسی جمهوری اسلامی در اختیار قوه مجریه است، حق دخالت پیدا می کند. هدف از این طرح حضور و دخالت دائمی میلیشیای نظامی حکومت و گسترانیدن سیستم کنترل و ارعاب نظامی در همه عرصه های زندگی مردم است.
به باور من اجرایی شدن این طرح به منزله ایجاد شرایط حکومت نظامی دائمی در ایران است، به گونه ای که مردم در همه حال تفنگ و سرنیزه نظامیان را بالای سر خود احساس کنند. این طرح که خود نشانه نومیدی حکومت از جلب حمایت مردم و ترس از جنبش ها و اعتراضات احتمالی آینده است با محدود تر کردن اختیارات قوه مجریه و رئیس جمهور، شکاف میان ملت و حاکمیت را عمیق تر و خطر تبدیل هرگونه اعتراض مسالمت آمیز محدود و محلی را به درگیری های وسیعتر و خشونت آمیز تشدید می کند.
خامنه ای بیمار است و هیچ بعید نیست که نظامیان که برای تسلط بر اوضاع و تحمیل اراده خود در تعیین جانشین وی آماده می کنند، این طرح را با همین هدف تهیه دیده باشند.
در مجلس، علی مطهری و توکلی، هریک علیه بخشی از این طرح صحبت کردند. مطهری پیش از رای گیری در خصوص ماده ۲ و تبصره های این طرح گفت: "حضور بسیج در شهرک های مسکونی ضرورت ندارد و قطعا آثار و تبعات منفی بسیاری به همراه خواهد داشت... حضور بسیج در شهرک های مسکونی کشور حالت امنیتی و نظامی می دهد و عملا کمکی به حفظ امنیت نمی کند." او افزود: "اگر مقصود از این طرح حفظ امنیت مجتمع های مسکونی است باید از نیروی انتظامی کمک بگیریم، چرا که حضور بسیج منجر به ایجاد فضای امنیتی می شود."
احمد توکلی هم گفت:" در اصل ۶۰ قانون اساسی آمده که اعمال قوه مجریه بجز در مواردی که در این قانون مشخص شده از طریق رئیس جمهوری و وزراست، وظایفی که در این طرح برشمرده شده تماما و بدون استثناء وظایف قوه مجریه است، و این در حالی است که بسیج از نظر رده سازمانی زیر نظر نیروهای مسلح است."
محمد حسن اصغری عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در دفاع از این طرح سخنانی گفت که تا اندازه ای هدف و نیت طراحان آن را روشن می کند : " آموزش های مورد نیاز در مواقع ضروری برای کمک رسانی به مردم تهیه شده است... بسیج می تواند در تمام زمینه ها حضور داشته باشد... بسیج همواره در تمام عرصه ها جلوتر از ارگان های دولتی به عنوان یک نیروی مردم نهاد حضور داشته است... در لحظه وقوع بحران نمی توان منتظر بوروکراسی ادارای ماند و بسیج می تواند گره گشای مشکلات پیش آمده باشد."
بحرانی که نظامیان نمی توانند برای مقابله با آن منتظر بوروکراسی اداری بمانند کدام بحرانی است؟ به اعتقاد من در ذهن طراحان و حامیان حکومتی این طرح، این بحران چیزی مگر برآمدن یک جنبش اعتراضی جامعه به ستوه آمده از فساد و فقر و بیعدالتی دیکتاتوری ولایت فقیه، نیست. به قول برتولد برشت "ستمگران برای یک قرن خود را آماده کرده اند." این طرح خطرناک که برای سرکوب اعتراضات و فشارهای اصلاح خواهانه مردم تدارک دیده می شود و پاسخ هر مطالبه ملی و مردمی را در سرکوب جستجو می کند به گوهر در خدمت همه گرایش های خشونت طلبانه ای است که در سوریه ای کردن تحولات ایران منافع تنگ نظرانه خود را جستجو می کنند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر